Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام رضا غلامی رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی در مراسم افتتاحیه هفتمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی که در فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، درباره نسبت متقابل علوم انسانی اسلامی و جامعه دینی، گفت: درباره نسبت و مناسبات دین و جامعه سخن فراوان است. دین به مثابه یک امر جهان شمول، در همه گروه‌های اجتماعی یافت می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دین، نیروی قدرتمندی است که باورها، آئین‌ها و ارزش‌ها را در بر می‌گیرد و اغلب بر جوامعی که در آن ریشه می‌گیرد، هم تأثیر می‌گذارد و هم تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

وی با اشاره به اینکه دین به عنوان جز لاینفک جوامع بشری، نه تنها عامل مهم و کلیدی اجتماعی شدن است، بلکه در خوشبختی انسان‌ها نقش فوق العاده‌ای دارد، ادامه داد: دین به افراد مجموعه‌ای از باورها و ارزش‌های مشترک می‌دهد و به آنها کمک می‌کند یاد بگیرند که چگونه اعضای خوب، نیک‌ورز مؤثری در جامعه باشند. باورها و اعمال مذهبی اغلب بدون تحمیل از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند و می‌توانند طرز تفکر و رفتار مردم را در ساحت‌ها گوناگون شکل دهند.

غلامی تصریح کرد: دین و جامعه، دارای یک تعامل و هم افزایی پویا هستند که فرهنگ‌ها، ارزش‌ها و قواعد زندگی فردی و مدنی را شکل می‌دهد. همانطور که اشاره شد، ادیان نظام‌های اعتقادی هستند که انسان و جامعه را به جهان معنویت مرتبط می‌کنند. به عنوان ساختارهای توأمان ذهنی و عینی، آنها بر نحوه درک و مواجهه ما از دنیای اطراف و ارزش‌هایی که می‌پذیریم یا رد می‌کنیم تأثیر می‌گذارند. با این اوصاف، دین با ارائه چارچوب‌های اخلاقی، شکل دادن به هویت‌ها و تقویت هنجارهای اجتماعی بر جامعه تأثیر می‌گذارد.

رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی درباره مزایای دین گفت: دین از معنا بخشیدن به زندگی و ساماندهی به نظام اعتقادی تا تقویت وحدت و ثبات اجتماعی و نقش آفرینی به عنوان عامل مدیریت اجتماعی و قرار دادن انسان در مسیر سعادت و خوشبختی در جوامع انسانی حضور پررنگی دارد. امروز نقش حیاتی دین در سازماندهی جوامع کمتر محل شک و تردید قرار داد. تقریباً روشن است که دین چارچوبی برای تعامل و انسجام اجتماعی فراهم می‌کند، حتی اغلب بر ساختار خانواده‌ها، جوامع و حتی کل تمدن‌ها تأثیر می‌گذارد.

وی ادامه داد: حتی قابل اثبات است که مناسک دینی نیز که بعضاً به منزله قشر و پوسته دین به آنها نگاه می‌شود، اثرات مثبتی مانند سلامت جسمی، روانی و تحرک اجتماعی دارد. به دلیل کارکردهای وسیع دین است که تحقیق آگاهانه و مستدل در سنت‌ها، متون، آئین‌ها و اعمال مذهبی جز ضروری زندگی مدنی، هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی است. از طرف دیگر، دین همواره نقش مهمی در شکل‌دهی تجربیات اجتماعی انسان و تفسیرها از واقعیت در طول زمان داشته است. مطالعه دین از بسیاری از مرزهای رشته‌ای در علوم انسانی عبور می‌کند، همانطور که در ادبیات، تاریخ، هنر، جامعه شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی، فلسفه، حقوق و غیره گنجانده شده است.

غلامی با اشاره به نقش بی بدیل دین در زندگی گفت: دین چارچوب‌هایی را برای زندگی فراهم می‌کند که رفتار انسان را با ارائه طرحی برای درک سوالات عمیقی که علم و عقل در پاسخ به آنها ناتوان هستند و ارائه شبکه‌های معنایی بزرگ و سرنوشت‌ساز شکل می‌دهد. در چنین شرایطی، روشن است که نقش دین در شکل گیری روح علوم انسانی و اجتماعی، چیزی نیست که درک آن چندان دشوار باشد.

وی با بیان اینکه نقش جامعه در دین را نمی‌توان نادیده گرفت، افزود: جدای از آنکه جوامعی که رشد توأمان عقلی و عاطفی بیشتری دارند می‌توانند اقبال بیشتری به دین داشته باشند، واقعیت این است که هر میزان جامعه در نظر و عمل دیندار تر شود، ظرفیت‌های دین در اعتلای اجتماعی، بیشتر شکوفا می‌شود و جلوه‌های تازه‌تری از قدرت دین در ساماندهی و ارتقا اجتماعی بروز و ظهور می‌یابد.

آیا علوم انسانی اسلامی تنها زاییده جامعه دینی است؟

رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی اضافه کرد: جریان یافتن دین در جامعه می‌تواند به ورود انواع آلودگی‌ها، ناخالصی‌ها، خرافات و موهومات به دین نیز منجر شود. البته مواجهه علما با دین که آنها نیز بخشی از جامعه قلمداد می‌شوند نه بخشی از دین، در جای خود اهمیت و تأثیرات منحصر به فردی دارد. اینکه جامعه، دین را به خرافه و موهومات تبدیل کند و یا دائماً در تلاش برای مقاومت در برابر آلودگی‌ها و خالص سازی دین باشد، می‌تواند سرنوشت رابطه دین و جامعه را تغییر دهد.> علی آبادی: غلامی هدف دیدگاه‌های جامعه‌شناختی درباره دین را درک کارکردهایی عنوان کرد که دین انجام می‌دهد و گفت: این دیدگاه‌های جامعه شناختی تأثیرات مثبتی و منفی‌ای است که جامعه و معادلات غیر دینی حاکم بر آن می‌تواند بر دین داشته باشد. در این میان، ابزارها و روش‌های جامعه‌شناختی، مانند نظرسنجی، نگرش‌سنجی، مصاحبه و تحلیل داده‌های تاریخی را می‌توان برای مطالعه دین در یک فرهنگ به کار برد تا به ما کمک کند نقش دین در زندگی مردم و نحوه تأثیرگذاری آن بر جامعه را بهتر درک کنیم هر چند روشن است که هیچیک از این ابزارها و روش‌ها خارج از اتمسفر تجربه دینی چندان که باید موفق عمل نمی‌کنند.

وی با اشاره به اینکه یکی از پرسش‌های کلیدی طی سالهای گذشته به نسبت علوم انسانیِ اسلامی با جامعه برمی‌گردد، افزود: پرسش مشخص این است که آیا علوم انسانی اسلامی تنها زاییده جامعه دینی است؟ آیا در صورت فقدان یک جامعه دینی به معنای عینی و نه تئوریک آن، صحبت از تولد، شکوفایی و اثربخشی آن بیهوده است؟

غلامی یادآور شد: واقعیت این است که دین و جامعه دارای یک رابطه پیچیده و چند وجهی هستند که در طول تاریخ، تمدن‌ها، فرهنگ‌ها و زندگی فردی را شکل داده است. دین یک پدیده اجتماعی است که به طرق مختلف تحت تأثیر اعضای جوامع نیز قرار می‌گیرد. جامعه‌ای که اکثریت اعضای آن را دینداران تشکیل نداده باشند و یا دینداری آنها تابع اندیشه اسلام اجتماعی نباشد، به طور طبیعی نه فقط گرایشی به علوم انسانی اسلامی نخواهد داشت بلکه کنش‌های فردی و اجتماعی آنان سرجمع به تولد و شکوفایی این علوم منجر نخواهد شد.
غلامی با اشاره به اینکه در علوم انسانی، تمرکز بر روی توصیف، تبیین و پیش‌بینی تلقی می‌شود، گفت: با آنکه علوم انسانی ماهیت و ساخت علمی و ساینتیفیک خود را حفظ می‌کند، اما هر علمی، اولاً، بر اساس پیش فرض‌های فکری- فلسفی حاکم که حتماً بخشی از آن از عقلانیت اسلامی متأثر است و ثانیاً، بر مبنای شرایط فردی و اجتماعی و به تبع آن هم مسائل و هم ظرفیت‌های مواجهه با مسائل در جامعه دینی، عینکی را بر چشم علوم انسانی در محیط جامعه دینی می‌زند [و علوم انسانی را متصف به وصف اسلامی می‌کند] که در غیر جامعه دینی چنین عینکی وجود ندارد.

رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی اضافه کرد: عقلانیت عملی و تجویزاتی که این عقلانیت با اتکاء به نتایج علوم انسانی اسلامی خواهد داشت از اهمیت فراوانی برخوردار است. این عقلانیت، هر چند ماهیت و ساخت علمی و ساینتیفیک ندارد اما در یک هماهنگی ویژه با علوم انسانی اسلامی، تبلور بخش نظم اسلامی است.

وی تصریح کرد: چنانچه جامعه دینی، تنها جنبه هویتی برای جامعه مسلمانان داشته باشد، طبیعی است که علوم انسانی اسلامی به عنوان یک دانش متأثر از پیش فرض‌های فلسفی و عقلی-دینی، مجالی برای تولد و شکوفایی پیدا نمی‌کند. این در حالی است که فکر، فرهنگ و اندیشه غربی مدرن نیروی طبیعی مقاومت در برابر شکل‌گیری جامعه دینی است و چنانچه در جامعه‌ای از هر طریقی رواج یابد، یا جامعه دینی در اتمسفر جهانی شدن] با محوریت فکر و فرهنگ غربی [هضم شود، فرصت شکل‌گیری علوم انسانی اسلامی به صورت مضاعف کاهش می‌یابد.

غلامی با اشاره به اینکه جامعه ایرانی جامعه‌ای دینی است، افزود: به رغم انتقال وسیع فکر، فرهنگ و سبک زندگی غربی به ایران و تأثیرات انکار ناپذیری که این انتقال داشته است، همچنان تحقیقات میدانی نشان‌می دهد که جامعه ایرانی، جامعه‌ای دینی است و بخش مهمی از مردم، نه فقط به برقراری نظم اسلامی در جامعه قلباً تمایل دارند بلکه به آن امید می‌ورزند. برای نمونه، در نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما که در مرداد ماه ۱۴۰۲، با حجم نمونه ۴۹۴۹ نفر از افراد ۱۸ سال به بالا در تهران و ۳۱ شهر بزرگ کشور صورت گرفته است، برخی نتایج حاصل شده که خیلی جالب است و نشان می‌دهد بعضی تلقی‌ها درباره وضعیت دین در ایران اغلب نادرست یا دچار سیاست‌زدگی است.

وی اضافه کرد: ۷۵/۹ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند: عمل به تعالیم اسلام، می‌تواند جهانی با نشاط و امید برای انسان مهیا سازد. ۷۲/۱ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند: عمل به دستورات دینی، موجب توسعه و پیشرفت کشور می‌شود .۷۶ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند: دستورات دینی موجب وحدت و انسجام اجتماعی می‌شود .۷۹ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند : دین اسلام، برای پیشرفت عقل، علم و معنویت را به کار می‌گیرد .۵۵ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند دین ضامن آبادانی دنیا و آخرت است.> علی آبادی: وی با اشاره به اینکه علوم انسانی اسلامی به ویژه در مقام عینیت، حاصل یک پروسه طبیعی در جامعه دینی است، گفت: تا وقتی چنین جامعه دینی با شاخص‌های مطلوب وجود نداشته باشد نمی‌توان انتظار داشت علوم انسانی اسلامی بروز و ظهور پیدا نماید. موضوع بسیار مهم، تلاش‌های گسترده مسلمانان برای تقویت ایمان و به تبع آن، سبک زندگی اسلامی در مسیر تقرّب به جامعه مطلوب اسلامی است.

غلامی اضافه کرد: این واقعیت را نمی‌توان نادیده انگاشت که علوم انسانی اسلامی برای جوامع غیر دینی یا جوامع دینی‌ای که به اندیشه اسلام اجتماعی تمایلی نشان نمی‌دهند در جزئیات کارایی چندانی ندارد و لزوماً توفیق‌مند نیست. نباید از نظر دور داشت که دینی که با ایمان وارد قلمرو حیات فردی و اجتماعی شده است، فراتر از آزادی است. در عین حال، ایمان افراد یکسان نیست و کاهش سطح ایمان، گرایش به نظم مدنیِ دینی را کاهش می‌دهد و ثانیاً، همه اعضای جامعه را دینداران تشکیل نمی‌دهند و طبیعی است نظم دینی باید آزادی‌های فردی آنها را مادام که به حقوق سایرین لطمه نزنند تضمین کند.

رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی بیان کرد: صحبت از تقدم جامعه دینی به علوم انسانی اسلامی و تمرکز برای شکل‌گیری چنین جامعه‌ای، منطقی به نظر می‌رسد. در عین حال، یک سوال قابل طرح است و آن اینکه آیا علوم انسانیِ اسلامی در فرایند شکل گیری جامعه دینی مطلوب فاقد هر گونه نقش آفرینی است؟ به بیان دیگر، مگر می‌توان برای علوم انسانی در روند جامعه‌پردازی نقشی قائل نبود و خلق و شکوفایی جامعه دینی را امری بیگانه با علم و عقلانیت در نظر گرفت؟

غلامی در پایان گفت: نمی‌توان انکار کرد که شکل گیری تئوریک و نیمه عینی سطحی از علوم انسانیِ اسلامی در مسیر آفرینش و تکامل جامعه دینی و رسیدن جامعه به شاخص‌های مطلوب ضروری است و تا زمانیکه علمی کارآمد به مدد مسلمانان در مسیر جامعه‌پردازی نیاید، تلاش در جهت رسیدن به جامعه اسلامی مطلوب مقرون به نتیجه نیست. در چنین شرایطی، نباید وجود علم دینی را مشروط به وجود جامعه دینی آن هم از نوع مطلوب آن نمود.

کد خبر 5937710 فاطمه علی آبادی

منبع: مهر

کلیدواژه: علوم انسانی اسلامی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران قرآن کریم قرآن هیات مذهبی آیت الله مصباح یزدی سیدمحمدحسین طباطبایی فلسطین اسرائیل انقلاب اسلامی ایران علامه طباطبایی قران امام خمینی حوزه علمیه مسابقات قرآنی آیت الله خامنه ای رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی علوم انسانی جامعه دینی دین و جامعه جامعه دین شکل گیری جامعه ای ارزش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۷۷۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری

جهان غرب همواره تلاش می‌کند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راه‌حل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -

به‌گزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش می‌کند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاه‌های قاعده‌مند و فرایند محور به آن داشته باشیم.

بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان می‌شود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ می‌توان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش می‌کنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانسته‌های سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت می‌کنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.  

اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش می‌کند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.

ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینه‌بر است و موازی‌کاری بلای جانش

در جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینه‌های پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بی‌حساب و پراکنده شده‌اند و نمی‌دانند چه می‌کنند و نتایج آن چیست.

 اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحران‌های آن در مقام نظر و عمل شده‌اند. به عبارت روشن مصرف‌گرایی، لذت‌جویی، افسردگی، بی‌بنیادی و بی‌اعتنایی به ارزش‌های دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش می‌کنند صورت محلی و منطقه‌ای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.

جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته است

بنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.

در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش می‌رود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.

در شرایطی که سیاستگذاری  به روش‌های چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمی‌توان پیش رفت، چه رسد به دستورالعمل‌های یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.

سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکه‌ای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت می‌کند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکه‌های اجتماعی، وب سایت‌ها، برنامه‌ها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.

لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از داده‌ها و روش‌های جدید است و بدون استفاده از آن نمی‌توان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئله‌ای را حل کرد.

گفت‌وگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن می‌خواهد هزینه چالش‌های سوریه را به گردن مقاومت بیندازد

آنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمی‌شود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرح‌های ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....

پایان پیام/

دیگر خبرها

  • رشد اقتصادی کشور در گرو بهبود شرایط زندگی کارگر است
  • ضرورت مشارکت همه جانبه متولیان عفاف و حجاب در جامعه
  • راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
  • زندگی سالم و دیندارانه با مشاوره اسلامی
  • ضعف جریان حوزوی و علوم انسانی اسلامی در به تصویر کشیدن اندیشه خود
  • اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟
  • عقب‌نشینی پسران از مبارزه با غول کنکور/ آسیب‌های کاهش مردان تحصیلکرده
  • حجاب، مسیر مصلحت جامعه
  • چرا غرب دنبال ترویج بی‌بند‌وباری در ایران است؟
  • سبک زندگی اسلامی-ایرانی اولین مسئله‌ در برش استانی نقشه مهندسی کشور است